
کافه ریتیل نبرد برندها در عصر ابهام برگزار شد
روز جمعه، هفتم شهریورماه ۱۴۰۴، دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران میزبان یکی از متفاوتترین رویدادهای صنعت خردهفروشی ایران بود. پانل تخصصی «برند نبردها در عصر ابهام» با حضور مدیران ارشد سه برند شاخص کشور – آقای بابک مصری (مدیرعامل چرم مشهد)، آقای آرش ارجمندی (مدیرعامل جینوست)، خانم هدی امتیاز (همبنیانگذار و رئیس هیئت مدیره فیورلا) – و با مدیریت علمی و اجرای دکتر محمدهادی رنجبر، مدیر علمی دپارتمان ریتیل، برگزار شد. این رویداد بخشی از برنامهی کافه تجربه ی ریتیل در دوره MBA مدیریت ریتیل بود و با استقبال فعالان و علاقهمندان این حوزه همراه شد.
نشست با ارائه دکتر رنجبر آغاز شد؛ جایی که او سه الگوی اصلی برای درک چالشهای کسبوکارهای ریتیل (خردهفروشی) را تشریح کرد. نخست، چالشهای ناشی از مراحل ذاتی رشد کسبوکار؛ دوم، چالشهای مرتبط با مراحل خاص چرخه عمر سازمان؛ و در نهایت، مدل چالشهای گردابی که به گفته او از تصمیمات احساسی و واکنشی به پیامدهای محیطی ناشی میشوند. او توضیح داد که شناخت این سه الگو، چارچوبی برای تحلیل واقعبینانه موقعیت برندها در ایران امروز فراهم میکند.
پس از این مقدمه، با تمرکز بر چالش های اختصاصی کسب و کارهای خانوادگی، همکاری با برند بین المللی و همچنین هم-بنیانگذاری، مدیران برندها به بیان تجربههای خود پرداختند. مدیرعامل چرم مشهد نقطهی آغاز مسیرش را جلب اعتماد مالک اصلی برند دانست؛ اعتمادی که ابتدا با اطمینان بخشی شفاهی و تمرکز بر طراحی جوانپسند بهدست آمد و سپس با تحقق سودآوری پایدار به اعتمادی کامل بدل شد. او تأکید کرد که گذار از مدیریت سنتی خانوادگی و حرکت به سمت تصمیمگیری مبتنی بر تحقیقات بازار، کلید بقای این برند در مواجهه با نسل جدید مصرفکنندگان است.
مدیرعامل جینوست تجربهای متفاوت را مطرح کرد: چالشهای حرکت از مدل سنتی خردهفروشی پوشاک به سمت ساختارهای سلفسرویس و همچنین پیچیدگیهای همکاری با برندهای بینالمللی. او توضیح داد که این مسیر هرچند دشوار است، اما تنها پل واقعی برای ورود برندهای ایرانی به صحنه جهانی محسوب میشود.
خانم هدی امتیاز، همبنیانگذار فیورلا، بر چالشهای ناشی از ساختار همبنیانگذاری دست گذاشت. او تأکید کرد که نبود چشمانداز و درک مشترک میان بنیانگذاران میتواند انرژی سازمان را صرف اصطکاک کند، در حالی که هماهنگی در اهداف و ارزشها شرط اصلی شکلگیری یک برند پایدار در بازار حساس پوشاک کودک و نوجوان است.
بخش دوم پانل وارد فضای گفتگو-محور شد و تمرکز بر عدمقطعیتهای کلان کشور پیدا کرد. از فعال شدن مکانیزم ماشه و نوسانات شدید نرخ ارز تا محدودیتهای وارداتی و صادراتی، مهمانان بر این نکته همنظر بودند که تابآوری بدون تغییر ذهنیت ممکن نیست. «ذهنیت عبور از بحران» و بهکارگیری الگوی مدیریت سد – ایجاد پشتوانه کافی، جابهجایی سریع فعالیتها به مناطق امنتر و کاهش ضایعات – از جمله راهکارهای مطرحشده بود.
سپس بحث به رفتار مصرفکننده کشیده شد؛ پدیدهای که امروز با عنوان «مصرفکننده صفر» شناخته میشود. مشتریان دیگر صرفاً به خرید محصول فکر نمیکنند، بلکه تجربهای یکپارچه از برند را در تمامی کانالها – از فروشگاه آفلاین تا پلتفرم آنلاین – طلب میکنند. در این زمینه کانتنت مارکتینگ بهعنوان زبان اصلی ارتباط معرفی شد. سخنرانان همچنین بر توجه همزمان به نسل Z و گروه تازهای از مشتریان موسوم به سیلور اسپندرها (بالای ۵۵ سال) تأکید کردند.
در پایان، موضوع آینده مدلهای خرده فروشی مطرح شد؛ مدلهایی که مرز میان آفلاین و آنلاین را برمیدارند و تجربهای همنوا و منسجم به مشتری ارائه میدهند. از نگاه میهمانان پانل، توسعه موازی فروشگاههای فیزیکی و آنلاین دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی حیاتی برای بقای برندهای ایرانی است.
نشست «برند نبردها در عصر ابهام» در نهایت با یک پیام محوری پایان یافت: در دورانی که ناپایداری و ابهام به قاعده بازی بدل شده، برندهایی رشد خواهند کرد که با ذهنیت رشد و اصلاح فرایندها خود را مقاوم و تابآور نمایند و در عین حال، بحران را به سکوی نوآوری و خلق آیندهای تازه بدل کنند.
نسخهی کامل این نشست بهزودی منتشر خواهد شد تا علاقهمندان صنعت خردهفروشی و برندینگ بتوانند از جزئیات و تجربههای ارزشمند آن بهرهمند شوند.